امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۷۱۶

۱

ای دهلی و ای بتان ساده

پگ بسته و جیره کج نهاده

۲

خون خوردنشان به آشکاریست

گر چه به نهان خورند باده

۳

فرمان نکنند، از آنکه هستند

از غایت ناز نامراده

۴

نزدیک دلی چنان که دل را

برداشته گوشه ای نهاده

۵

جایی که به ره کنند گلگشت

در کوچه دمد گل پیاده

۶

آسیب صبا رسید بر دوش

دستارچه بر زمین فتاده

۷

شان در ره و عاشقان به دنبال

خونابه ز دیدگان گشاده

۸

ایشان همه باد حسن در سر

اینها همه دل به باد داده

۹

خورشید پرست شد دل ما

زین هندوکان شوخ ساده

۱۰

کردند مرا خراب و سرمست

هندوبچگان پاک زاده

۱۱

بربسته به مویشان چو مرغول

خسرو چو سگی در قلاده

تصاویر و صوت

نظرات