
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۷۲۹
۱
نوبهار است و چمن جلوه جوزا کرده
ابرها ریختنی لؤلؤی لالا کرده
۲
گره طره سنبل ز صبا جستم، گفت
«دامن لاله پر از عنبر سارا کرده »
۳
بر گل و لاله تر می رود و نیک ببین
پای آلوده به خون پایچه بالا کرده
۴
عاشقان رفته به گلزار و دل سوخته را
به تکلف ز گل و لاله شکیبا کرده
۵
هر که را بر جگر از فتنه خوبان داغی ست
من هم از گل گله ای از رخ زیبا کرده
۶
داشته چشم به نرگس بر هر گل که رسید
به هوس دیده خویشش به ته پا کرده
۷
می شنودی که گل و لاله به باغ و نرگس
مطربان را به نوا بلبل گویا کرده
۸
پس از این ما و شراب و چمن و مشتی چند
دل و دین را به سر شاهد و صهبا کرده
۹
بنده خسرو ز شکر ریزی و صفت هر روز
کلک خود را به دو دندانه شکرخا کرده
تصاویر و صوت

نظرات