
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۷۳۶
۱
جان من بر دست بیدادم مده
دم به دم هر روز بر بادم مده
۲
ناله من نیست بی دردسری
گوش را ره سوی فریادم مده
۳
داد اگر خواهم، بخواهی کشتنم
ور نخواهی کشتنم، دادم مده
۴
جان که در محنت بپروردم بخواه
دل که در خدمت فرستادم مده
۵
دوست گر دشمن شود رفت ای خیال
تو همم دشمن شوی، یادم مده
۶
می دهی کوهی ز غم جان مرا
خسروم آخر، نه فرهادم، مده
تصاویر و صوت

نظرات