امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۷۳۸

۱

ای جهان چشم سیاهت بسته

فتنه خود را به پناهت بسته

۲

آسمان دست مه از رشته صبح

پیش آن روی چو ماهت بسته

۳

غم پیچیده مرا چون طومار

پس به تعویذ کلاهت بسته

۴

دیده ره داد ترا اندر چشم

خون دل آمده راهت بسته

۵

دل من غرقه خون است که شد

در سر زلف دو تاهت بسته

۶

خواب گر چشم جهان می بندد

ماند از آن چشم سیاهت بسته

۷

خطت آورد سپه بر من و شد

مه به فتراک سپاهت بسته

۸

جان برآرم ز زنخدان تو، تا

نشد از خط سر چاهت بسته

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۳۰

نظرات