امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۷۴۰

۱

از لب او، ای خیال، نقل لب ما مده

مرغ خسک خواره را پسته و خرما مده

۲

من که به نامش کنم وصف جمالش بگو

غرق یکی قطره را غوطه دریا مده

۳

رند خراباتیم می به سفالیم رسان

دردکش کهنه را جام مصفا مده

۴

گر گذری، ای صبا، از پیش چشم بیار

خاکی از آن پا ولی بوسه به آن پا مده

۵

تا که زید با مرادکش تو نوازش کنی

کشته امروز را وعده فردا مده

۶

دل که مرا بسوخته ست آمده در زلف تو

تا که نسوزد چو من، پیش خودش جا مده

۷

بهر توام می کشند، هدیه من روی تو

جلوه به عاشق بده، هدیه بده یا مده

۸

جور تو خوش تر ز داد نزد دلی کو دل است

گر به جفا جان دهیم، داد دل ما مده

۹

جان و دل خسرو است در ره سودای تو

هر چه بری خوش ببر، قیمت کالا مده

تصاویر و صوت

نظرات