امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۸۸۱

۱

تا تو روی چو ماه بنمایی

نتوان دید روی بینایی

۲

نیم بالای تو نباشد سرو

که تو سرو تمام بالایی

۳

به تماشا قدم چه رنجه کنی؟

تو که سر تا قدم تماشایی

۴

گویی از حسرت نبات لبت

شیشه گر گشت چرخ مینایی

۵

روی بنمای تا درو داریم

کز رخ آیینه مصفایی

۶

پیشتر زانکه برد دانی رنگ

نتوانی که روی بنمایی

۷

پیش زلفت فتاده ام شبها

دیو می گیردم ز تنهایی

۸

بسته زلف را بگو، یاری

کای فلان، در کدام سودایی؟

۹

بی تو چون زلف تو پس آمده ام

چه شود، گر به رفق پیش آیی؟

۱۰

بوسه ای چند بنده خسرو را

بر لب خود برات فرمایی

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۶۰۳

نظرات