امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۹۶۱

۱

ای ز زلف تو مشک تر بویی

وز میان تو تا عدم مویی

۲

گل ز تو نرم شد چنان که به باغ

نرمیی می کند به هر تویی

۳

ماه نو گردد از تو زیر و زبر

گر اشارت کنی به ابرویی

۴

پیش چوگان زلفت از سر حال

سر زده می رویم چون گویی

۵

چند جا خویش را کنم قربان

کت نبیند کسی ز هر سویی

۶

یار من رو متاب یا بنمای

جای دیگر چو روی خود رویی

۷

پهلوی من نشین که بی تو شبی

بر زمینم نسود پهلویی

۸

خنده ای کن که بی خیال لبت

درد خسرو ندید دارویی

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۶۰۱

نظرات