
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۹۸۴
۱
ای به هر موی شده بسته زلف دل من
وی به هر کوی شده در طلبت منزل من
۲
این چنین در هم و پیچان ز چه گشته ست دلم
سایه زلف تو افتاد مگر در دل من
۳
کارم از شکل سر زلف تو مشکل شده است
مشکل امروز که بگشاید ازو مشکل من
۴
لب تو آب حیات ست و خطت ظلمت شب
جز همه تنگی و تاریکی ازو حاصل من
۵
خسرو بی خبرم تا به غمت افتادم
خبرت هست ازین واقعه مشکل من
نظرات