
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۲۰
۱
تا نظر سوی دو چشم تست یاران ترا
کی بود پیکاری آن مردم شکاران ترا
۲
تا شدند اندر کشش دو چشم تو خنجز گذار
شغلها فرمود اجل خنجر گذاران ترا
۳
نوجوان گشتی و شکل ناز را نشناختی
جای تسکین نیست زین پس بیقراران ترا
۴
هر کرا امروز خواندی باز فردا کشتیش
بارک الله این چه اقبال است یاران ترا
۵
تا دلم خوش کردی از امید پیکان ریختن
نام شد باران رحمت تیر باران ترا
۶
شرمسار یک نظر گشتیم و هست از چشم تو
یک نظر دیگر توقع شرمساران ترا
۷
از لب تو تشنگان محروم و ساغر بهره مند
مرهمی باید هم آخر دلفگاران ترا
۸
خون تیره می خورند از چشم تو عشاق تو
نوش باد این می به یادت درد خواران ترا
۹
شاه حسنی و بلا و فتنه پیشت یادگار
شرم بادا قتل خسرو کارداران ترا
تصاویر و صوت

نظرات