امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۲۰۲

۱

خرم آن چشمی که هر روزش نظر بر روی تست

شادی آن دل که هر دم در دماغش بوی تست

۲

من ز تنهایی به خون غرق و تو پهلوی کسان

خون من در گردن آن کس که در پهلوی تست

۳

کشتیم زان زلف و رخ کارایش آن را مدام

شانه بر پشت تو و آیینه بر زانوی تست

۴

بر رخت دنباله زلف تو پایان شب است

و آفتاب صبحدم اندر سفیدی روی تست

۵

نافه خود را گر چه زاهو می کشد، با این همه

پوستین پوشی ز زنجیر خم گیسوی تست

۶

بر شکر خوانند افسون بهر دلجویی، ولیک

شکری کو خود فسون خواند، لب دلجوی تست

۷

موی ابرو را گره نتوان زدن، لیکن ز کبر

صد گره پیش است بر هر مو که در ابروی تست

۸

هیچ شب از موی تو تاری نمی یارم گسست

این درازی شب من بی گسست موی تست

۹

هندوان را زنده سوزند، این چنین مرده مسوز

بنده خسرو را که ترک است آخر و هندوی تست

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۱۰۱

نظرات