امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۲۱۲

۱

خانه ام ویران شد از سودای خوبان عاقبت

گشت دل مدهوش و دل شیدای خوبان عاقبت

۲

هشت سر بر دوش من باری و باری می کشم

تا مگر اندازمش در پای خوبان عاقبت

۳

رأی آن دارم که خونم را بریزند اهل حسن

شد موافق رای من با رای خوبان عاقبت

۴

گر چه بی مهرند مهرویان به عشاق، ای رقیب

جان عاشق می شود مأوای خوبان عاقبت

۵

صبر و هوشم از سواد زلف جانان گشت کم

شد همین سود من از سودای خوبان عاقبت

۶

بارها گفتم که ندهم دل به خوبان، لیک دل

گشت از جان بنده و مولای خوبان عاقبت

۷

بر دل مجروح خسرو دلبران را نیست رحم

جان به زاری داد از سودای خوبان عاقبت

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
مسعود
۱۳۹۶/۰۸/۱۳ - ۰۱:۵۰:۲۱
هشت سر بر دوش من باری و باری می کشمکلمه اول هست صحیح هست... هشت اشتباه هست... اطفا اصلاح شود