
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۲۳۰
۱
باد نوروز چو دنباله جان ما داشت
دل ما را اثری بوی کسی شیدا داشت
۲
از کجا گشت پدید، این همه خوبان، یارب
آسمان، این چه بلا بود که بهر ما داشت؟
۳
عشق بنشست به جان، خانه دل کرد خراب
که من سوخته را بر سر این سودا داشت؟
۴
خلق گویند که گر جانت به کار است، مبین
چه کنم چون نتوانم دل خود بر جا داشت
۵
نرود باغ، کزان دیده که دیدت خسرو
نتواند به گل و لاله نازیبا داشت
تصاویر و صوت

نظرات