
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۲۵۱
۱
بار عشقت بر دلم باری خوش است
کار من عشق است و این کاری خوش است
۲
جان دهم در پاش، ار چه بی وفاست
دل بدو بخشم که دلداری خوش است
۳
بلبل شوریده را از عشق گل
در چمن با صحبت خاری خوش است
۴
راستی را سرو در نشو و نماست
از قد یارم نموداری خوش است
۵
هیچ بیماری نباشد خوش، ولی
چشم جادوی تو بیماری خوش است
۶
تیر چشم او جهان در خون گرفت
لیک از دستت کمان داری خوش است
تصاویر و صوت

نظرات