امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۲۶۰

۱

مه غلام تست با رویی که هست

مشک خاک تست با بویی که هست

۲

دست بست آیینه پیشت ایستاد

روی دیگر یافت با رویی که هست

۳

خوی ناسازت نخواهد شد دگر

هم نخواهد ساخت با خویی که هست

۴

تیغ برکش کز پی فرمان تست

جان و دل را پشت و پهلویی که هست

۵

آب خورد آورد غمها سوی ما

آب چشمم را به هر سویی که هست

۶

ای طبیب، از من برو کاین درد عشق

به نخواهد شد به دارویی که هست

۷

چند مستوری کنی کز بهر تو

شهره شد خسرو به هر کویی که هست

تصاویر و صوت

نظرات