
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۲۷۷
۱
در چمن جان من سرو خرامان یکی ست
نرگس رعناش دو، غنچه خندان یکی ست
۲
گفت به غمزه لبش، جان ده و بوسی ستان
کاش دو صد جان بدی، وه که مرا جان یکی ست
۳
من ز غم گلرخی ژاله فشانم چو اشک
ابر درین واقعه با من گریان یکی ست
۴
طرف چمن می روی طعنه زنان سرو را
بیش خجالت مده، راه جوانان یکی ست
۵
خسرو دلخسته را بنده صورت نگر
چونکه به معنی رسی، بنده و سلطان یکی ست
نظرات