
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۳۰۶
۱
ماییم کافتاب غلام جمال ماست
صد عید نو در ابروی همچون هلال ماست
۲
روشن که می نماید از آیینه سپهر
آن آفتاب نیست، خیال جمال ماست
۳
تا چشم اختران نرسد در کمال ما
چرخ کبود پرده عین الکمال ماست
۴
در پیش ما بهای جهان است کنجدی
آن نیست کنجد و اگر آن هست، خال ماست
۵
از عشق ما کسی نزید وانکه می زید
از کاهلی غمزه مردم شکال ماست
۶
عاشق کشیم و سایه رحمت نیفگنیم
کاین مرحمت به مذهب خوبان وبال ماست
۷
عشاق پیش ما دو جهان می کشند، لیک
این پیشکش چه در خور عز و جلال ماست
۸
آن عاشقی که گشت گم اندر خیال او
او خود نماند، وانکه بود هم خیال ماست
۹
خاک تنی که پخته شد از سوز ما، درو
هم خون او خوریم چو می، کان سفال ماست
۱۰
پامال گشت در ره ما خسرو و دیت
او را همین بس است که او پایمال ماست
نظرات
۱