
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۳۹۶
۱
خیال روی تو چون در ناب در نظر است
ز اشک دمبدمم صد حباب در نظر است
۲
چو مست روی تو من، روی مهوشان چه کنم
به دزدکی نگرم کافتاب در نظر است
۳
اگر دلت به لب بحر می کشد، ای سرو
نشین به گوشه چشمم که آب در نظر است
۴
خیال زلف تو در دیده ام شبی گردید
ازان خیال مرا اشک ناب در نظر است
۵
شبی به خواب نظر بازیی به او کردم
مرا همیشه ازان لحظه خواب در نظر است
۶
به نور روی تو در زلف می توان رفتن
شب است و شعشعه ماهتاب در نظر است
۷
ز عشق چشم تو خسرو چو سرخوش و مست است
به یاد لعل تو او را شراب در نظر است
تصاویر و صوت

نظرات