امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۴۷۳

۱

شمع من اگر یک شب از خانه برون آید

از هر طرفی صد جان پروانه برون آید

۲

صد جامه قبا گردد از هر طرفی، چون او

کژ کرده کلاه از سر مستانه برون آید

۳

من بی خبر و طفلان سنگی به کف از هر سو

شسته به کمین تا کی دیوانه برون آید

۴

فریاد که از یاری عمری به جفا باشم

چون گاه وفا باشد بیگانه برون آید

۵

هر روز بری جویم از بخت، محال است این

خوشه ز پی شش ماه از دانه برون آید

۶

گر وجه قرار من هست از رخ تو مردن

وه کز خط تو ناگه پروانه برون آید

۷

در کشتن خود یارم، من از تو چه غم دارم؟

گر جان ز پی خسرو خصمانه برون آید

تصاویر و صوت

نظرات