امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۴۸۲

۱

دولت نه به زور است و به زاری چه توان کرد

با بنده نداری سر یاری چه توان کرد

۲

من بر سر آنم که کنم جان به فدایت

آری سر وصلم چو نداری، چه توان کرد

۳

صبر است دوای دل بیچاره محزون

ای دل، چو تو بی صبر و قراری، چه توان کرد

۴

ای مردمک دیده، اگر تیغ فراقش

خون جگرت ریخت به زاری چه توان کرد

۵

بی یاد تو یک لحظه نفس می نزنم من

ای دوست، گرم یاد نداری چه توان کرد

۶

گر بنده بیچاره نوازند، توانند

وز نیز برانند به زاری چه توان کرد

۷

جان در سر و کار تو کند خسرو بیدل

لیکن تو به آن سر چو نداری، چه توان کرد

تصاویر و صوت

خمسه امیرخسرو دهلوی (شیرین و خسرو، مطلع الانوار، هشت بهشت، مجنون و لیلی، آئینه اسکندری) از روی نسخه‌های چاپ انستیتوی خاورشناسی شوروی - امیرخسرو دهلوی - تصویر ۳۵۳

نظرات