امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۴۸۷

۱

عشاق حیات از لب خندان تو یابند

خوبان عمل فتنه ز دیوان تو یابند

۲

ببینم مه از جیب سپهر و نکشد دل

کان مه که برد دل ز گریبان تو یابند

۳

شاید که به شکرانه دهندت سر دیگر

آنان که سر خویش به چوگان تو یابند

۴

ای بخت کسانی که به رغم من محروم

بوسیدن پای سگ دربان تو یابند

۵

فردای قیامت که به انصاف رسد خلق

زنگار گرفته همه پیکان تو یابند

۶

گر خاک وجودم، ز پس مرگ ببیزند

بس دست تظلم که به دامان تو یابند

۷

هر جا که گریزد دل سودازده من

بازش به سر زلف پریشان تو یابند

۸

عشق از کشدم، منت هجران تو بر من

کاین مرتبه از دولت هجران تو یابند

۹

بر سوختگان کم ز یکی خنده که باری

داد جگر خود ز نمکدان تو یابند

۱۰

در یوزه جان می کند از لعل تو خسرو

کان چاشنی از چشمه حیوان تو یابند

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
هادی جهانی
۱۳۹۷/۰۸/۱۱ - ۱۰:۱۵:۱۴
مصرع های دوم ابیات 5 و 6 جابجا نوشته شده اند. باید بدین ترتیب باشند:فردای قیامت که به انصاف رسد خلق / بس دست تظلم که به دامان تو یابندگر خاک وجودم، ز پس مرگ ببیزند / زنگار گرفته همه پیکان تو یابنداز نظر معنایی هم قطعا این ترتیب صحیح است.