امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۵۲

۱

ای صبا، بوسه زن ز من در او را

ور برنجد، لب چو شکر او را

۲

چون کسی قلب بشکند که همه کس

دل دهد طره دلاور او را

۳

زان نمیرند کز نظاره رویش

چشم پر شد غلام و چاکر او را

۴

کعبه گر هست قبله همه عالم

چه خبر زان شرف کبوتر او را

۵

تو خط من چو تو به سبزه خرامی

خاک ریزد صبا خط تر او را

۶

روی سوی سرو تا فرو بنشیند

زانکه بادیست هر زمان سر او را

۷

دل مده غمزه را به کشتن خلقی

حاجت سنگ نیست خنجر او را

۸

چون بسی شب گذشت و خواب نیامد

ای دل، اکنون بجو برادر او را

۹

خسروا، بوسی از لبت چو در او

شو به گریه آستانه در او را

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۵۴

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۱/۰۴ - ۰۷:۴۲:۴۲
طره را در قاموس های عربی نیافتم