
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۵۳
۱
مهر بگشای لعل میگون را
مست کن عاشقان مجنون را
۲
رخ نمودی و جان من بردی
اثر این بود فال میمون را
۳
دل من کشته بقای تو باد
چه توان کرد حکم بی چون را
۴
از درونم نمی روی بیرون
که گرفتی درون و بیرون را
۵
نام لیلی برآید اندر نقش
گر ببیزند خاک مجنون را
۶
گریه کردم به خنده بگشادی
لب شکرفشان میگون را
۷
بیش شداز لب تو گریه من
شهد هر چند کم کند خون را
۸
هر دم الحمد می می زنم به رخت
زانکه خوانند بر گل افسون را
۹
گفت خسرو بگیردت ماناک
خاصیت هست کسب افیون را
نظرات
امین کیخا
امین کیخا