
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۵۴۷
۱
دل عاشق چرا شیدا نباشد
به عشق اندر جهان رسوا نباشد
۲
نگویی تا به کی، ای شوخ دلبر
ترا پروای حال ما نباشد
۳
به بستان لطافت سرو باشد
ولی چون قد او رعنا نباشد
۴
کدامین دیده در وی نیست حیران؟
مگر چشمی که او بینا نباشد
۵
نه دل باشد که غافل باشد از یار
نه سر باشد که پر سودا نباشد
۶
به نوعی دل ز خسرو در تو بستم
که با غیر توام پروا نباشد
نظرات