
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۵۵۱
۱
بتا، مانند تو مهوش نباشد
وگر باشد چو تو سرکش نباشد
۲
تویی طرفه سواری زانکه خورشید
بود بر ابر و بر ابرش نباشد
۳
ز آهم تیر بستان، هم مرا کش
ترا گر تیر در ترکش نباشد
۴
خوشم من، گر کشی زارم، اگر چه
کس در کشتن خود خوش نباشد
۵
ندانم زیستن در خون خسرو
اگر آن چشم کافروش نباشد
تصاویر و صوت

نظرات