امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۵۵۶

۱

سوار من که ره در سینه دارد

زبان پر مهر و دل پر کینه دارد

۲

خیال اسپ او، شطرنج بازی

همه با استخوان سینه دارد

۳

ز سم بوسیدن شکر دهانان

سمند او به پا شیرینه دارد

۴

ازین پس ما و درویشی، چو درویش

هوس پوشیدن پشمینه دارد

۵

کند بر ما جفاها و نداند

که حق صحبت دیرینه دارد

۶

ازین مه نیست امروزینه این جور

که دل بر دوستان پر کینه دارد

۷

دل خسرو به پا مالد نترسد

مگر پا بر سر گنجینه دارد

تصاویر و صوت

نظرات