امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۵۶۹

۱

به سالی کی چنین ماهی برآید؟

وگر آید، ز چه گاهی برآید

۲

ز رخسارش ز حسن جعد مشکین

کجا از تیره شب ماهی برآید؟

۳

اگر آیینه حسن است روشن

بگیرد زنگ، اگر آهی برآید

۴

بسا خرمن که در یکدم بسوزد

از آن آتش که ناگاهی برآید

۵

همه شب تا سحر بیدار باشم

بود کان مه سحرگاهی برآید

۶

گدایی گر به کویی دل فروشد

که از جان بگذرد، شاهی برآید

۷

عجب نبود در آن میخانه خسرو

گر از پیکار گمراهی برآید

تصاویر و صوت

نظرات