
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۵۹۳
۱
جانا، چو تویی دگر نیاید
مردم ز تو خوبتر نیاید
۲
هم رنگ رخت سمن نگیرد
هم تنگ لبت شکر نیاید
۳
روزی که تو برنخیزی از خواب
خورشید بلند برنیاید
۴
هر ماهی، اگر چو تو شود ماه
با روی تو در نظر نیاید
۵
یک دل نرود ز شست زلفت
کز غمزه صد دگر نیاید
۶
تیری که گشاید اشتیاقت
جز بر دل بی سپر نیاید
۷
سنگی که از آسمان بیفتد
جز به خر شیشه گر نیاید
۸
با خاک درت رواست ما را
گر سرمه به چشم در نیاید
۹
خسرو ز غمت عنان نتابد
تا مرکب عمر سر نیاید
نظرات