امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۶۵۱

۱

ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد

وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد

۲

چشم مست او که مژگان را به قتلم تیز کرد

خنجر زهراب داده در کف قصاب داد

۳

هر خدنگ غمزه ای را کاو به شست ناز بست

آن خدنگ اول نشان بر سینه احباب داد

۴

باز آن ابرو کمان غمزه زن قصد که کرد

چشم او باری ز مژگان ناوک پرتاب داد

۵

وین کجا ماند ز چشم و ابرویش زین سان که او

ترک مست کافری را راه در محراب داد

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۲۳۸

نظرات

user_image
رضوان
۱۳۹۳/۱۱/۱۸ - ۱۶:۰۶:۳۵
مصرع اول بیت آخر باید اصلاح شود"زینسان" صحیح است
user_image
psk
۱۳۹۵/۰۷/۰۸ - ۰۷:۰۹:۴۲
«ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد وز تگرگ نازپرور مالش عنّاب داد»در این بیت شاعر می خواهد بگوید که اشک از چشمان معشوق زیبارو فرو ریخت و بر صورتش جاری شد و با دندان های سفید خود لبش را گاز گرفت. شاعر اشک را به ژاله (شب نم) و چشم را به گل نرگس و دندان های سفید معشوق را به تگرگ و لب سرخ معشوق را به عناب (میوه ای قرمز رنگ) تشبیه کرده است و در تمام این تشبیهات مشبه به را آورده است و مشبه را حذف کرده است. بنابراین ژاله استعاره از اشک، نرگس استعاره از چشم، گل استعاره از صورت، تگرگ استعاره از دندان و عناب استعاره از لب است.
user_image
احمد ناصری
۱۳۹۸/۰۳/۳۰ - ۰۱:۳۳:۱۷
ژاله از نرگس چکید و برگ گل را آب داد/وان تگرگ ناز پرور مالش عناب داد/سقف استون بلورین سیب خوارزمی گرفت/تا که قاقم تکیه بر پهلوی سنجاب داد
user_image
مجید
۱۳۹۹/۱۱/۲۷ - ۰۳:۴۷:۴۱
در جایی دیگر و در مصرع دوم بیت اول چنین آمده بود وز شکنج نازپرور مالش عناب داد که منظور این بود که اشک به واسطه شوری وقتی در دهان می رود باعث اذیت و شکنجه ای میشود که البته دلنشین است .
user_image
فرهنگ farhang۱۳۶۳@gmail.com
۱۴۰۰/۰۷/۲۰ - ۱۷:۳۸:۰۰
ژاله از نرگس چکید و برگ گل را آب داد / وز تگرگ نازپرور صدْمه بر عناب داد  شاخ استون بلورین سیب خوارزمی گرفت / وز دم قاقم ستم بر سینه‌ی سنجاب داد