
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۶۷۵
۱
گر به کوی عاشقان آن ماه گاهی بگذرد
بر گدایان همچنان باشد که شاهی بگذرد
۲
سالها شد تا به کویش اوفتادم روز و شب
بر امید آنکه ماهم به ماهی بگذرد
۳
سیل اشکم چون خیالش دید در دل جا گرفت
روز باران کس نخواهد کز پناهی بگذرد
۴
آب دیده می زنم هر دم بران خاک رهش
تا غباری بر نیاید، گر به راهی بگذرد
نظرات
کاظم ایاصوفی