امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۶۹۱

۱

تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند

آه دودآلود ما آتش بر این عالم زند

۲

می خورم من خون به یاد لعل دلداری و هیچ

کس ازین قصه نمی یارد که با او دم زند

۳

لعل جان بخش تو گاه خنده پسته دهان

طعنه ها بر معجزات عیسی مریم زند

۴

نکهت مشک ختا دیگر نیاید خوش مرا

گر صبا آن طره مرغول را بر هم زند

۵

چون تویی از نسل آدم گشت پیدا، نیست عیب

گر فرشته بوسه بر پای بنی آدم زند

۶

هر که بر خاک جنایت بار یابد، بی گمان

خیمه بر بالای این نه طارم اعظم زند

۷

چون وفایی نیست جز غم هیچ کس را در جهان

یاد خسرو را حرام، ار یک دم بی غم زند

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۲۴۹

نظرات