امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۷

۱

آن طره به روی مه بنهاد سر خود را

از خط غبار آن رخ پوشیده خور خود را

۲

چون دید گل رویش در صحن چمن، زان گل

ایثار قدومش کرد از شرم زر خود را

۳

مانند قدش بستان چون دید سهی سروی

زیر قدمش سبزه بنهاد سر خود را

۴

دیدم به رقیب او بنشسته سگ کویش

گفتم که فلان اکنون و ایافت خر خود را

۵

ای ناصح بیهوده چندین چه دهی پندم

بگذار مرا بگذار، می خار سر خود را

۶

زان بند قبا دارم پیوسته به دل غصه

کاندر پی جان من بربست بر خود را

۷

گفتا ز درم خسرو، منزل به دگر جا کن

گفتم که سگ خانه نگذاشت در خود را

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۴۸۵

نظرات