امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۷۲۴

۱

خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد

آرزومند نگاری به نگاری برسد

۲

دیده بر روی چو گل بنهد و نبود خبرش

گر چه بر دیده ز نوک مژه خاری برسد

۳

گر چه در دیده کشد هیچ غبارش نبود

هر کجا از قدم دوست غباری برسد

۴

لذت وصل نداند مگر آن سوخته ای

که پس از دوری بسیار به یاری برسد

۵

قیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیر

که خزان دیده بود پس به بهاری برسد

۶

ای خوش آن پاسخ تلخی که دهد از صبرم

که خماری شکن ار بعد خماری برسد

۷

خسروا، یار تو، گر می نرسد، یاری کن

بهر تسکین دل خویش که آری برسد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
مجتبی
۱۳۹۵/۰۳/۰۱ - ۰۳:۰۱:۰۹
ردیف غزل " برسد " است ، لطفا تصحیح بفرمایید
user_image
مدیسا
۱۳۹۵/۰۸/۰۷ - ۰۰:۰۸:۲۷
مصرع 1، 2، 10 برسد صحیح است
user_image
ارغوان
۱۳۹۶/۰۷/۲۶ - ۱۳:۰۵:۵۶
بنده این شعر رابه اینصورت یافتم گنجور سایت بسیار خوبی است این را می فرستم که مجموعه شما کاملترین باشد خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسدآرزومند نگاری به نگاری برسددیده بر روی چو گل بنهد و نبود خبرشگر چه بر دیده ز نوک مژه خاری برسدگر چه در دیده کشد هیچ غبارش نبودهر کجا از قدم دوست غباری برسدلذت وصل نداند مگر آن سوخته ایکه پس از دوری بسیار به یاری برسدقیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیرکه خزان دیده بود پس به بهاری برسدای خوش آن
پاسخ تلخی که دهد از صبرمکه خماری شکن ار بعد خماری برسدخسروا، یار تو، گر می نرسد، یاری کنبهر تسکین دل خویش که آری برسد
user_image
محمد
۱۴۰۰/۰۱/۲۶ - ۰۶:۵۹:۰۷
در کلمه وصل، بین دو حرف ابتدای کلمه فاصله افتاده. همچنین حرف ربط وَ در بیت دوم قبل از کلمه نبود جا افتاده