امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۷۵۰

۱

تو مپندار که دوران همه یکسان گذرد

گاه در وصل و گهی در غم هجران گذرد

۲

از دم من چو دم صبح شود آتشبار

هر نسیمی که بر اطراف گلستان گذرد

۳

گر به گوشش برسد ناله من، نیست عجب

بار همواره بر اطراف سپاهان گذرد

۴

عالمی بهر نثارش همه جانها بر کف

آه ازان لحظه که آن سرو خرامان گذرد

۵

برسان سلسله یکبار به دستم، تا چند

در خم زلف توام عمر پریشان گذرد

۶

گرنه از صبر هزاران سخن آرم در پیش

ناوک غمزه او آید و از جان گذرد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
کاظم ایاصوفی
۱۴۰۰/۰۱/۲۲ - ۱۹:۴۰:۵۵
به نظر میرسد اول مصراع دوم بیت سوم باید باد باشد نه بار