
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۷۶۹
۱
جان فدای پسرانی که نکورو باشند
راحت جانست جفاشان چو جفاجو باشند
۲
خود ز خوبان پری چهره همین کار آید
که ستمگاره و مردم کش و بدخو باشند
۳
غنچه سان بهر جدایی همه رو پشت شوند
گل صفت بهر جفا را همه تن رو باشند
۴
چه کند آهوی مسکین که سبک جان ندهد؟
شهسواران که به دنباله آهو باشند
۵
بر درت گر چه بنا کرده عشاق بسی ست
غرق خونند کسانی که در آن کو باشند
۶
عاشقان در روش عشق مسلمان نشوند
که نه در سوختن خویش چو هندو باشند
۷
در همه مستی من باش تو، ور فرمایی
دل و جان نیز به یک گوشه و یکسو باشند
۸
صفت نرگس جادوی تو کردن نارند
شاعران گر چه چو خسرو همه جادو باشند
نظرات