امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۷۷۵

۱

باز بوی گل مرا دیوانه کرد

باز عقلم را صبا بیگانه کرد

۲

بازم از سر تازه شد مستی عشق

بس که بلبل ناله مستانه کرد

۳

گل چو شمع خوبرویی برفروخت

بلبل بیچاره را پروانه کرد

۴

نی بر آب زلف تست، ار چه به باغ

زلف را با آب سنبل شانه کرد

۵

لاله را بهر تقاضای شراب

جرعه می در ته پیمانه کرد

۶

خرمن بسیار هشیاران بسوخت

بس که عشقت آتش دیوانه کرد

۷

جان برد از خانه تن عاقبت

اینچنین عشقت که در دل خانه کرد

۸

قصه شیرین، عجب افسانه ایست

کوهکن خواب اندرین افسانه کرد

۹

خورد خسرو نیست جز غم، چاره نیست؟

چون خدا این مرغ را این دانه کرد

تصاویر و صوت

نظرات