
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۷۹۸
۱
گر سخن زان لب چون نوش شود
پسته را خنده فراموش شود
۲
ور حدیث در دندانت کنم
صدف آنجا همه تن گوش شود
۳
ز آسمان روی تو گر مه بیند
بر زمین افتد و بیهوش شود
۴
گل که از روی تو ریزد به سخن
گر بچینند یک آغوش شود
۵
باده بر یاد لب شیرینت
همه گر زهر بود، نوش شود
۶
دل که پوشیده به زلفت پیوست
ترسم از غم که سیه پوش شود
۷
دوش با مات سری خوش بوده ست
خوش بود امشب، اگر دوش شود
۸
گر کنی میل به سوی خسرو
شاه کی همدم جادوش شود
تصاویر و صوت

نظرات