
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۸۱۲
۱
گل به تماشای چمن می رود
باد به گلگشت سمن می رود
۲
آینه گشته ست ز عکس سمن
آب که در زیر سمن می رود
۳
دوش شنیدم که به هر مجلسی
از دهن غنچه سخن می رود
۴
وقت بهار آمد و ایام گل
آه که یار از بر من می رود
۵
راحت روح است رخش، چون کنم
روح دل و راحت تن می رود
۶
عهد شکسته ست و به هنگام صبر
آن صنم عهد شکن می رود
۷
خسرو دلسوخته را در غمش
عمر در اندوه و حزن می رود
نظرات