امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۸۱۵

۱

سروی چو قامت تو در بوستان نباشد

زیرا که بوستان را سرو روان نباشد

۲

هر جا که بگذری تو، باشد زیان دلها

در شهر کس نباشد کش زین زیان نباشد

۳

چشمت به نیم غمزه صد جان فروشد، آری

رخت مقامران را نرخ گران نباشد

۴

گستاخی است از من کان «پا به چشم من نه »

من خود ترا بگویم، گر جای آن نباشد

۵

گویند، خسروا، از عشق خود را چه فاش کردی؟

خود رنگ عشق بازان از رخ نهان نباشد

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۳۶

نظرات