امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۸۵۹

۱

چشم تو خفته ایست که در خواب می رود

زلف تو آفتی ست که در تاب می رود

۲

هندوی سنبل تو چه دزد دلاور است؟

کو شب به روشنایی مهتاب می رود

۳

هر دم ز شور پسته شیرین تو مرا

دامن پر از سرشک چو عناب می رود

۴

گشتم در آب دیده چنان غرق کاین زمان

صد نیزه برتر از سر من آب می رود

۵

ساقی عنان سرکش گلگون کشیده دار

کاین بادپای عمر به اشتاب می رود

۶

ما را ز طاق ابروی جانان گریز نیست

زاهد اگر به گوشه محراب می رود

۷

خسرو چو گشت معتکف آستان دوست

هرگز به طعن دشمن ازین باب می رود؟

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۳۰۶

نظرات