امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۹۰۶

۱

مبصران که مزاج جهان شناخته اند

دو روزه برگ اقامت در آن نساخته اند

۲

خراب گردد این باغ و بر پرند همه

نوازنان که درو عندلیب و فاخته اند

۳

عجب ز مویه گری، تیز پر کشد آواز

به خانه ای که سرود طرب نواخته اند

۴

مبین ز سیم و ز آهن تن تو کاهن و سیم

به بوته گل ازینسان بسی گداخته اند

۵

سری که زیر زمین شد نهفته شاهان را

همان سری ست که بر آسمان فراخته اند

۶

تهمتنان که به یک تیر چرخ می شکنند

ز بهر چیست که شمشیر و خنجر آخته اند؟

۷

نگاهبانی جوهر چو نیست در حد عکس

چه سود از آنکه همه دزد را شناخته اند

۸

کسان که شاهد دنیا نمودشان زیبا

به خواب گویی با دیو عشق بافته اند

۹

عنان نفس مده، خسروا، به طینت خویش

که عاقلان فرس اندر وحل نتاخته اند

تصاویر و صوت

نظرات