
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۹۲۴
۱
نظر ز روی تو خورشید بر نمی گیرد
فلک به پیش تو نام قمر نمی گیرد
۲
به زیر پات چو گل می کند درم ریزی
بنفشه می چند و سرو برنمی گیرد
۳
کسی که بر لب و خال تو می نهد انگشت
کدام نکته که او بر شکر نمی گیرد
۴
چنین که از لب تو می چکد شکر، عجب است
که آن دو لعل تو بر یکدگر نمی گیرد
۵
صدف چو غره بدین شد که من دهان توام
چرا دهان قدری تنگ تر نمی گیرد
۶
به آه خسرو بیدل حواله باید کرد
به عالم آتش عشق تو در نمی گیرد
تصاویر و صوت

نظرات