
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۹۷۵
۱
از دهانت سخن به کام رسد
از لبان تو می به جام رسد
۲
از پی بستن لب، از زلفت
هر شبی صد هزار دام رسد
۳
زلفت ار چاشتگه بپیمایم
تا به پایان نماز شام رسد
۴
به سلامیت جان به باد دهم
آن زمان کز توام سلام رسد
۵
تو کنی جور و تیر ناله من
هم بدین جان ناتمام رسد
۶
خام کاری مکن مباد امروز
کاتش من به چون تو خام رسد
۷
وصل و هجرت به کنه کار منند
تا ازین هر دوام کدام رسد
۸
وصل اگر دست داد، هم در پی
هجر ناگه به انتقام رسید
۹
کشد از هجر و غصه، گر روزی
بنده خسرو بدان غلام رسد
نظرات