
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۹۷۶
۱
وقت آن شد که گل شکفته شود
چشم نرگس ز می غنوده بود
۲
خواهد ابر دونده را گیرد
سرو از بس که در هوا بدود
۳
معتدل شد هوا چنان که ز چرخ
بر چمن باد گرم هم نرود
۴
آتش لاله را همی بیند
زاغ چون هندوان نمی گرود
۵
می زند مرغ نغمه ای که چنان
هر زمانی ز دست می بشود
۶
باد گوش بنفشه می پیچد
که ز بلبل سخن نمی شنود
۷
ساقیا، گر ترا چنین وقتی
گذری بر من اوفتد، چه شود
تصاویر و صوت

نظرات