امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۹۸۴

۱

عاشق از سینه جان برون گیرد

تا غمت را به جان درون گیرد

۲

روی او گر شود گرفته ببین

گر نبینی که ماه چون گیرد

۳

دیگران از پری فسون گیرند

از دو چشمت پری فسون گیرند

۴

محنت و غم حریف و مونس وی

چون تواند که دل سکون گیرد

۵

بی تو این چشم خون گرفته بسی

آخر این آب چند خون گیرد

تصاویر و صوت

نظرات