امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

بخش ۲۴ - آگاهی خسرو از عشق فرهاد

۱

حکایت فاش گشت اندر زمانه

به گوش عالمی رفت این فسانه

۲

چو اندر شهر گشت این داستان نو

رسید آگاهی اندر گوش خسرو

۳

که شیرین راز عشق سست بنیاد

به دل شد رغبت خسرو به فرهاد

۴

ندیمان هر چه بشنیدند از آن راز

همه گفتند شه را یک به یک باز

۵

فتاد اندر دل شه خارخاری

که دامان گلشن بگرفت خاری

۶

بزرگ امید گفتش کانچه رای است

منت گویم دگر به دان خدای است

۷

روان کن نامه‌ای با یادگاری

عتاب و لطف را در وی شماری

۸

جواب نامه را چون باز خوانیم

مزاجش هر چه باشد بازدانیم

۹

وزان پاسخ قیاس خویش گیریم

بدان اندازه کاری پیش گیریم

۱۰

ملک فرمود کاین معنی صواب است

کلید هر سؤالی را جوابست

۱۱

دبیر خاص را فرمود تا زود

کند نوک قلم را عنبر آلود

۱۲

به املای ملک مرد هنرسنج

فشاند از کلک چوبین گوهرین گنج

تصاویر و صوت

خمسه امیرخسرو دهلوی (شیرین و خسرو، مطلع الانوار، هشت بهشت، مجنون و لیلی، آئینه اسکندری) از روی نسخه‌های چاپ انستیتوی خاورشناسی شوروی - امیرخسرو دهلوی - تصویر ۳۱۸

نظرات

user_image
khalil moetamed
۱۳۸۷/۰۹/۲۸ - ۰۲:۱۸:۰۴
بخش 24:بیت 4 = شهرا >>>> شه را بیت 6= کانچه را یست >>> کانچه رای ستبیت 6= دگر به دان خدای >> دگر بدان خدایبیت 7= با یاد گاری >>>>> با یادگاری
پاسخ: غیر از مورد بیت 6 که جایگزین پیشنهادی مشکل وزنی ایجاد می‏کند، باقی تصحیح شدند.
user_image
خشایار
۱۳۹۶/۰۳/۰۸ - ۰۷:۱۷:۱۷
در مصرع دهم به نظر می رسد "گلش" درست باشد. گلشن در وزن شعر سکته إیجاد می کند