امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۵۱ - حسن تعلیل

۱

جانب سایه شده مردم روان

سایه به دنباله مردم دوان

۲

پرده نشین گشت فلک سوبسوی

با همه زالی شد پوشیده روی

۳

از سم اسپش که زمین کرد چاک

خاک پر از مه شد و مه پر ز خاک

۴

دیدن او را کله افگند ماه

بلکه فتادش گرء، دیدن کلاه

۵

خواست که پیشش ز سپهر برین

ماه فرود آید و بوسد زمین

۶

سوی فلک رفت زمیدانش گرد

هم به فلک ماه زمین بوس کرد

۷

اوج معانی نه به مقدار طبع

بلکه گذشته ز سماوات سبع

۸

رفت زمین را چو حجاب از میان

گشت پدید از تهٔ آب آسمان

۹

بس که زمین رفت ز همراهیش

گاو زمین شد خورش ماهیش

تصاویر و صوت

نظرات