
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۹۵ - ترجیح ملک هند به عقل از هوای خویش بر روم و بر عراق و خراسان و قندهار
۱
هند چو فردوس شد از صحبت من
بهر هوایش کنون آیم به سخن
۲
شیر صفت مرد به یک توی قبا
گرم چو شیر است گرش نیست عنا
۳
نه چو خراسان که تن از برف فزون
سرد ساری است به ده شقه درون
۴
آنکه به گرماست همین رنجش و بس
لیک شود کشته ز سر ما همه کس
۵
نی چو خراسان که دو سه هفته گلش
آمد و بگذشت چو سیلی ز پلش
۶
وین گل ما بعضی اگر خشک شود
طبله درون نافه چو از مشک شود
۷
میوهٔ بی خسته که نبود به جهان
برگ که چون میوه بود خورد مهان
۸
موز همان میوهٔ بی خسته نگر
برگ ز تنبول نگر بابت خور
نظرات