
امیرخسرو دهلوی
بخش ۳ - وصف سخن
۱
هر چه درین چره کهن ساختند
قالبی از بهر سخن ساختند
۲
لیک نیفتاد به روی ز می
قالب این سکه به از آدمی
۳
زنده به جز آدمیان نیست کس
کادمی از ناطقه زنده است و بس
۴
پس چو چنین است سخن جان ماست
وانکه بد و زنده بود زان ماست
۵
این خرد و نطق که زان تواند
هر دو به هم شیرهٔ جان تواند
۶
گر به خرد گنج نهان دادهاند
لیک کلیدش به زبان دادهاند
نظرات
بهزاد
محمدرضا شمس اشکذری