
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱
۱
عشق آمد و گرد فتنه بر جایم ریخت
عقلم شد و صبررفت و دانش بگریخت
۲
این واقعه هیچ دوست دستم نگرفت
جز دیده که هر چه داشت درپایم ریخت
نظرات