
لبیبی
شمارهٔ ۱۰ - به شاهد لغت رت، بمعنی تهی و برهنه
۱
فرمان کن و آهک کن و زرنیخ براندای
بر روی و برون آر همه رویت رارت
فرمان کن و آهک کن و زرنیخ براندای
بر روی و برون آر همه رویت رارت
نظرات